کلوپ دختران
چون جا نبود مجبور شدم وایسم.یه نینی دختر تپل مپلی بود که خیلی ناز بود.روبروشم یه نینی پسر تپل مپلی بود که هی براش دست دراز میکرد.دختره هم محلش نمی ذاشت.من چون جامو عوض کردم نفمیدم دقیقا چی شد.بعد دیدم نشستن جفت هم رو پای مامان پسره.بعد مامان دختره،دخترش و بقل کرد و برد سر جاش.که دختره صداش در اومد.پسره هم دستشو دراز کرده بود.یعنی یه صحنه ی خنده داری بود... از اتوبوس که پیاده شدم دختره رو دیدم با فامیلاش تو بغل بااش.اخم کرده بود.چه اخمی... اینجوریشو دیگه ندیده بودم.
نظرات شما عزیزان:
پاسخ:نمی دونم...شاید
نه جان من؟؟؟؟!!
بابا چه میفهمن بچن خواستن بازی کنن...اررررررررررره
پاسخ:آخه اینجوری؟
پاسخ:بد جور
قالب ساز آنلاین |